موش حیوانیفوق العاده کنجکاو، ظریف ، با حرکاتی تند و نشاط آور است .وزن موش به غیر از تیره موشهای صحرایی تقریباً به 50 گرم می رسد . بزرگترین و خطرناک ترین نوع موشها نوع آفریقایی آن است که در حدود سه کیلوگرم وزن دارند و با مارها نیزمی جنگند . طریقه کشتن مار به وسیله موشها خیلی جالب است . موشها ساعتها در کمین مار ساکت می مانند و مار را هنگام استراحت غافلگیر کرده و با یک جهش ، گردن مار را می گیرند و حیوان را خفه می کنند. در اروپا نوعی موش وجود دارد که کوچکترین موشهای عالم است . این موش ریز ، بیشتر از 5 تا 7 سانتی متر طول ندارد. موش به آسانی انس می گیرد و می فهمد که او را به بازی گرفته اند . اگر یکی دو روز با او بازی کنند و حرکاتی را یادش بدهند، از روز سوم خودش جلوی روی شما به جست و خیز و بازی می پردازد ، هیچ جا نمی رود و از هیچ حرکت شما نمی ترسد.
بر اساس نتایج تحقیقات، موش ها از موسیقی لذت می برند . اگر شما قناری ، طوطی و یا بلبل خوش آوازی درمنزل داشته باشید، موش در منزلتان زیاد می شود . حتی دیده شده که موشها زمانی که اطاق را خلوت می بینند، از لانه خود خارج شده و در اطراف قفس و یا زیر آن به جست و خیز پرداخته و حتی صداهای عجیب و غریبی به تقلید از پرنده خوش صدا از خود در می آوردند.
هر موش ماده، ظرف سال می تواند 3 بار تولید مثل کند و هر بار از سه الی هفته بچه می زاید ، نوزادان نیز بعد از 4 ماه موش بالغ و کاملی هستند که می توانند به جفت گیری پرداخته و تولید مثل کنند.
موشهای بزرگ می توانند در هر فصلی از سال تولید مثل کنند . تعداد بچه ها درهر زایمان معمولاً بین 5 تا10 نوزاد است . ولی تا 17 نوزاد هم دیده شده است . یک جفت که سالی سه زایمان دارد در صورت وجود شرایط مناسب می تواند با محاسبه نظری در عرض سه سال حداقل 20 میلیون بازمانده به وجود آورد . آزمایش کنندگان تمام سم های شناخته شده را به کار برده اند. بنابراین در مواردی که مقدار کشتار تا 95 درصد بوده است ، جمعیت موش ها در یک نقطه مورد نظر طی یک سال به حال اول برگشته است.
اشتهای حریصانه موش وآلودگی مدفوع او، باعث ازبین رفتن مقادیر زیادی غذا می گردد . طبق محاسبه متخصصین ملل متحد، جهان ذخیره غله و برنج خود را به میزان سالی 33 میلیون تن ، یعنی مقداری که برای تغذیه 200 میلیون نفر کافی است از دست می دهد و دراین مورد مقصر عمده، موشها هستند. جالب است بدانید که 860 موش در هر سال 30 تن نان مصرف می کنند.
موش بزرگ هر جا رود ایجاد آلودگی می کند . این موش برای سلامتی انسان ، تهدیدی مرگبار بوده و ناقل 5 3 نوع بیماری است . کک بدن آنها طاعون و تیفوس را منتشر می کند .آنها در طی آوردن آذوقه ازمجاری فاضلاب به انبارغلات و خانه ها ، میکروب بیماری را در هر قدم خود جا می گذارد.
در خانه ای که موش لانه کند ، نه پایه های خانه درامان است و نه غذای آشپزخانه . تولید نسل او که به نسبت تصاعد هندسی ، با قدر نسبت 3 تا 17 بالا می رود ، خطر جدی دیگری است . در مجموع وجود این خطرات باعث شده که انسان در پی نابودی موشها برآید.
آیا تا به حال فکر کرده اید چرا یک شبانه روز 24 ساعت است و بیست ساعت نیست ؟ یا چرا یک شبانه روز را 16 قسمت نکرده اند ؟
در قدیم راهبه های مصری مسئول اعلام وقت شبانه روز بودند . آنها زمان را در طول روز با اندازه گیری سایه خورشید تعیین می کردند، در شب وقتی نور خورشید نبود، اوقات را با نگاه کردن به آسمان ، موقعیت ستاره ها و بالا آمدن آنها از خط افق تعیین می کردند.
پس از گذشت مدت زمانی مصریان به فکر افتادند تا زمان یک شبانه روز را به گونه ای تقسیم کنند . آنها طول روز خود را 10 ساعت در نظر گرفتند ؛ یک ساعت برای طلوع آقتاب و یک ساعت هم برای غروب خورشید منظور کردند ، یعنی یک روز 12ساعت شد . چون زمان شب و روز را با هم برابر در نظر می گرفتند ، یک شبانه روز اختراع کردند ، در حال حاضر نیز همه از آن تبعیت می کنند . مصریها و رومیهای قدیم ، شبانه روزشان را از نیمه شب آغاز می کردند ؛ همان طور که ما نیز هم اکنون نیمه شب را شروع روز قرا ر می دهیم . اما بابلیها و یونانیها روز را با طلوع خورشید شروع می کردند . یهودیان قدیمی هم آغاز شبانه روز را غروب خورشید در نظر می گرفتند .
آدامس یک واژه فرنگی است که از حدود پنجاه سال پیش ، در ایران استعمال گردیده است. سقز معادل فارسی آدامس است که در حقیقت ، یک کلمه ترکی و جمعی از گونه های مختلف پسته وحشی است که آن را از ساقه درخت "بنه" به دست می آورند .
ظاهراً این واژه باید با "سق" به معنای کام و سق زدن به معنای جویدن لقمه خشک و سق سیاه به معنی آدم بددل و چشم شور ، هم ریشه و هم خانواده باشد .
برای آنکه سقز بادکنکی و کشدار شود با میوه گیاه پیچنده ای که شبیه زالزالک است به نام ازملک یا کامپوره ، آمیخته می گردد.
آدامس را به عربی "علک" گویند . "علک اصطک" نوعی آدامس است از صمغ اصطکی به وجود می آید . جویدن این سقز ، هم بر تراوش بزاق می افزاید و هم گونه ای از میکروب های مولد بوی بد را کاهش می دهد .
1- بازکردن شیپور اوستاش در اختلالاتی مانند بدکاری شیپور یا در شرایطی چون فرود هواپیما و صعود به کوهستانها که گوش دچار هواگرفتگی می شود ، یعنی فشار منفی در صندوق صماخ حاکم می گردد ، ماهیچه های بازکننده شیپور اوستاش با خمیازه یا هوا دادن به گوشها با بینی بسته یا با بلع فعال می گردد . در اینگونه موارد جویدن آدامس کمک زیادی به فعال شدن این ماهیچه ها می کند .
2- تراوش بزاق در موارد یا بیماری های خشکی دهان در اثر کمبود ترشحات بزاق به نام گزروستومی ، در بیماری هایی مانند بیماری شوگرن که غدد بزاقی بزرگ می شوند و گزروستومی حاصل می شود ، آدامس و سقز ، سبب تحریک بزاق در چنین حالاتی می شوند .
3- آدامس جویدن در موارد فلج عضلات صورت مانند فلج عصب زوج هفتم یا فلج بل توصیه شده است ، که کمک به باز توانی ماهیچه های صورت می کند . هر چند عمل جویدن توسط ماهیچه های جونده یا پتریگوئید انجام می گیرد که مربوط به عصب زوج پنجم است .
4- آدامس جویدن در خوشبو کردن دهان موثر است . 85 درصد بوی بد دهان مربوط به فضای دهان می شود و میکروب های هوازی در تولید این بوی آزار دهنده دخالت دارند . از این گذشته ، تحریک تراوش بزاق در اثر آدامس در هضم غذا نیز موثر است .
5- جویدن آدامس برای تمرکز فکر و حواس و کاهش استرس موثر می باشد .
از سری عکسهای طبیعت با کیفیت بالا برای دسکتاپ شما.
اگر عکسها را SAVE کنید در اندازه ی دسکتاپ مانیتور شما خواهد بود.
فهرست مندرجات |
در مورد اختراع قطب نما روایتهای زیادی وجود دارد. تنی چند از دانشمندان آن را به چینیها و یا حتی ایتالیاییها نسبت میدهند. اما بیشتر دانشمندان همداستانند که قطبنما به وسیله ایرانیان ساخته شدهاست. قطبنمای ایرانی برخلاف قطبنمای چینی که ۲۴ جهت داشت، دارای ۳۲ جهت بودهاست. عدد ۳۲ علاوه بر نشاندادن دقت بیشتر قطبنمای ایرانی، نمایانگر آشنایی ایرانیان با اعداد در مبنای ۲ و دانش ریاضی پیشرفته آنان است. در افسانههای کهن ایرانی آمدهاست که اسفندیار رویین به هنگام حرکت برای نبرد با اژدها از پیکانی آهنین سود میجسته، که همواره جهت ثابتی را به او نشان میدادهاست. در دوران نخستین اسلامی، قبله نما توسط ایرانیان به قطبنما افزوده شد تا همواره و در هر وضعیتی بتوان جهت درست قبله را پیدا نمود. ایرانیان از این اختراع استفاده کامل نموده و آن را به دیگر مسلمانان شناساندند. نامهای فارسی اجزای قطبنما در زبان عربی شاهد تاریخی مسلمی است که کاربرد قطبنما از طریق ایرانیان به دست دیگر ملتهای مسلمان رسیدهاست.
برای تعیین ژرفنای آب در دریا، به ویژه مناطق ساحلی دریای پارس و دریای مکران، ایرانیان ابزاری اختراع نموده و به کار میبردند که شباهت زیادی به شاقول بنایی داشتهاست. هرچند که اختراع این سوند باستانی به سندباد ناخدای پرآوازه ایرانی نسبت داده شدهاست، اما اکتشافات اخیر کشتیهای غرق شده ایرانی در دریای اژه، که در یورش به یونان شرکت داشتهاند، نشان میدهد که از دوران هخامنشیان، ایرانیان این ابزار را شناخته و به کار میبردند.۱
دریانوردان ایرانی، از زمانهای باستان، ابزارهایی برای پیمودن مسافتهای دریایی به کار میبردهاند. یکی از این ابزارها ریسمانی بوده که دارای گرههایی در طول خود بوده و به تدریج باز میشده، که پس از رسیدن به انتها، آن را میپیچیدند و دوباره استفاده میکردهاند.
راهنامهها، نقشهها و نوشتههایی بودند که در آنها کلیه اطلاعات مربوط به دریانوردی ثبت و مستند شده بود. ایرانیان از روزگار باستان، مبتکر و صاحب رهنامههایی بودهاند و به کمک آنها دریانوردی و دریاپویی میکردهاند. رهنامههای ایرانیان، اطلاعات و آگاهیهایی در مورد بنادر و جزایر، گاهنگاری و جهت یابی، جریانهای دریایی، جریانهای هوایی، ابزارهای دریانوردی و... را در بر داشتهاند. پس از اسلام، بسیاری از رهنامههای دوران ساسانی به عربی ترجمه شد و دریانوردان دوران اسلامی، بهره فراوانی از آنان برگرفتند.
پیل الکتریکیدر سال ۱۳۳۰ خورشیدی، باستان شناس آلمانی ویلهلم کونیک و همکارانش در نزدیکی تیسفون ابزارهایی از دوران اشکانیان را یافتند. پس از بررسی معلوم شد که این ابزارها پیلهای الکتریکی هستند که به دست ایرانیان در دوران اشکانیان ساخته شده و به کار برده میشدهاند. او این پیلهای تیسفون را باتری بغداد یا باتری پارتنان (Baghdad Battery) نامید. جهت آگاهی بیشتر از این پیل الکتریکی میتوانید به سایتهای با موضوع Baghdad Battery در اینترنت مراجعه نمایید. اکتشاف این اختراع ایرانیان به اندازهای تعجب و شگفتی جهانیان را بر انگیخت که حتی برخی از دانشمندان اروپایی و آمریکایی این اختراع ایرانیان را به موجودات فضایی و ساکنان فراهوشمند سیارات دیگر که با بشقابهای پرنده و کشتیهای فضایی به زمین آمده بودند، نسبت دادند، و آن را فراتر از دانش متفکران و پژوهشگران ایرانی دانستند. برای ایشان پذیرفتنی نبود که ایرانیان ۱۵۰۰ سال پیش از گالوای ایتالیایی (۱۷۸۶ میلادی) پیل الکتریکی را اختراع نموده باشند. ایرانیان از این پیلهای الکتریکی جریان برق تولید میکردند و از آن برای آبکاری اشیا زینتی سود میجستند. اما در پهنه دریانوردی ایرانیان از این اختراع جهت آبکاری ابزارهای آهنی در کشتی و جلوگیری از زنگ زدن و تخریب آنها استفاده میکردند.
فرهنگ فنی و مهندسی ایرانیان از دیدگاه دریانوردی و کشتیسازی بسیار غنی و پربار است. آبهای دریای پارس، دریای عمان، و اقیانوس هند، همچنین رودخانههای جنوب غربی ایران، از دیرباز پهنه دریانوردی و دریاپویی ایرانیان بودهاست. در شاهنامه فردوسی، چندین بار، از کشتیسازی و کشتیرانی ایرانیان، سخن رانده شدهاست. قدمت و پیشینه این رشته از دانش و فن مهندسی ایرانیان را از سرودههای فردوسی میتوان دریافت. فردوسی از جمشید پادشاه پیشدادی، به عنوان نخستین انسانی که هنر غواصی و صنعت کشتیسازی و دریانوردی را به دیگران آموخت، نام بردهاست. میتوان دریافت که دانشمندان ایرانی در دوره تابندگی نژاد آریا که در شاهنامه فردوسی به نام دوره پادشاهی جمشید نام برده شدهاست، موفق به اختراع کشتی و فنون دریانوردی و دریاپویی شدهاند. گذرکرد زان پس به کشتی بر آب ز کشور به کشور برآمد شتاب
کشتیرانی در آبهای ایران از دیرباز انجام میشده و با توجه به این سنت دریانوردی، نیاز به کشتیسازی و سودجستن از ابزارهای دریانوردی در ایران وجود داشتهاست. نخستین کشتیهایی که در رودخانههای میان رودان آمدوشد میکردند، به شکلهای گوناگون ساخته میشدند و ابزار حرکت دادن آنها پارو بودهاست. نبردناوهای ایرانی در زمان هخامنشیان، بزرگترین کشتیهای جنگی زمان خود بودند که سه ردیف پارو زن و بادبان داشتند و با سرعت ۸۰ میل دریایی در روز حرکت میکردند. هر نبردناو شامل ۲۰۰ جنگجو بود که ۳۰ نفر از آنها سربازان زبده پارسی، تکاور، بودهاند. نیروی دریایی ایران در زمان ساسانیان نیز، قدرت مطلق در دریای پارس و اقیانوس هند بوده که زیر بنای فرهنگ دریانوردی و دریاپویی مسلمانان را تشکیل داد.
استرلاب astrolabe، ابزاری بوده که در جهان باستان برای تعیین وضعیت ستارگان نسبت به کره زمین به کار میرفتهاست. استرلاب، در سه گونه استرلاب خطی، استرلاب صفحهای و استرلاب کروی ساخته میشدهاست. قطعات استرلاب نسبت به یکدیگر حرکت کرده و میتوانستند جهت ستارگان، ارتفاع جغرافیایی آنها و فواصل نصبی را مشخص نمایند. استرلاب در دریانوردی، برای جهتیابی به کار میرفتهاست. استرلابهای ایرانی از برنج و آلیاژهای دیگر مس ساخته میشدهاند. هرچند پارهای مورخان اختراع اولیه استرلاب را به یونانیان و فینیقیان نسبت میدهند، اما سهم اندیشورزان ایرانی در اختراع انواع گوناگون استرلاب و تکامل و افزودن بخشهای مختلف آن، انکارناپذیر بوده و از سوی تمامی تاریخنگاران ثبت شدهاست.
از دورانهای پیشین در ایرانزمین کارهای مهندسی با سودجستن از ابزارهای مساحی و پیاده کردن نقشه انجام میگرفتهاست. نقشهبرداری از سواحل و تعیین مسیرهای ایمن دریایی، به ویژه در نقاط کمعمق، از وظایف نیروی دریایی ایران بودهاست.
تراز (تئودولیت) تراز شاهینی، که نخستین نوع تئودولیت به شمار میآید توسط کرجی مخترع و دانشمند ایرانی، اختراع شدهاست. این دستگاه شامل صفحهای مدرج بوده که به وسیله زنجیری از میلهای آویزان میشدهاست. با تعیین امداد افقی میتوان مستقیم اختلاف ارتفاع بین دو نقطه را از روی درجهبندی آن تعیین نمود.
پیشینه تعیین تغییر زمان از طریق اندازهگیری سایه آفتاب به زمان باستان برمیگردد. در آغاز، شاخصهای خورشیدی، ویژه اندازهگیری زمان و حرکت خورشید، از سایه ساختمانها و درختان تشکیل میشدهاست. بهتدریج، با گذشت زمان از ابزارهایی که به صورت شاخص قائم بر روی صفحهای قرار داده میشده ساخته شدند. شاخصهای آفتابی معمولاً ارتفاع خورشید و عرض جغرافیایی روزانه را مشخص مینمودند. علاوه بر این شاخصها شواهدی هم در دست است که ایرانیان از ابزارهای آفتابی دیگری برای مشخص نمودن طول جغرافیایی و جهت سود میجستند. در دوران اسلامی، دریانوردان ایرانی، برای مشخص نمودن جهت مکه، جهت انجام وظایف مذهبی روزانه، در هر نقطه شاخصهایی ساخته بودند. در این ابزار یک شاخص آفتابی قائم نصب شده که زمان را مشخص میکرده و آنگاه با گرداندن آن ابزار در امتداد مدار، جهت مکه کاملاً مشخص میشدهاست.
از جمله ابزارهایی بوده که ریشههای تاریخی آن را نیاز به مطالعات ستارهشناسی و دریانوردی تشکیل میدهد، این ابزارها برای نمایش حرکت سیارات، زمین و خورشید و همچنین محاسبات زاویهای و طولی به کار میرفتهاست. اینکه ایرانیان، دستکم ۱۵۰۰ سال پیش از اروپاییان میتوانستند طول جغرافیایی را، به ویژه در دریا، از نصفالنهار مبدا (نیمروز – سیستان) حساب کنند، از سوی بسیاری از دانشمندان و تاریخنگاران پذیرفته شدهاست. این محاسبات و پردازشهای پیچیده، بدون سودجستن از ابزارهایی که در مثلثات و محاسبات زاویهای به کار میرود، غیرممکن بودهاست. یکی از این ابزارها که در لاتین اکواتوریوم، Equatorium، نامیده میشود برای تعیین مدار خورشید و سیارات به کار میرفتهاست.که در صنایع جنگی دریایی برای محاسبات روش حمله و نیز نحوه استفاده از تجهیزات مورد استفاده می گرفت.
مواد نفتی به صورتهای گوناگون در جهان باستان، ایران و میانرودان، شناخته شده و به کار برده میشدهاست. گذشته از استفادههای سوختی و گرمائی که از آغاز عمل شناخت قیر و برداشتهای متافیزیکی از آتش و آتشجاویدان بوده، در دانش و فناوری استفاده میشدهاست. کاربرد آن به صورت عامل چسباننده، عایقبندی کننده و ملات بودهاست. ایرانیان، کف کشتیها را قیراندود و نفوذ ناپذبر میساختهاند.
کاربرد آتش در جنگ، برای سوزاندن کشتیها و تأسیسات دریایی دشمن، از دوران باستان معمول بودهاست. در ارتش ایران، هم در نیروی زمینی و هم در نیروی دریایی همواره گروهی به نام نفتانداز، نپتان یا نفات، با اونیفورم ویژه خود ماموریت پرتاب مواد قیری و نفتی را بر عهده داشتهاند. سادهترین روش، پرتاب آتش با تیر بودهاست، این روش سپس به صورت پرتاب ظرفی از آتش، نارنجک مانند، تکامل پیدا نمود. برای پرتاب ظرفهای بزرگ از ابزارهای مکانیکی، همچون منجنیق، سود میجستند. نفت یا نپتا، که در شاهنامه از آن تحت عنوان قاروره یاد شدهاست، تا مدتها جزو اسرار نظامی بود. پروکوپیوس، Preoccupies، تاریخ نگار رومی در سده ششم میلادی، از روغن مادها نام میبرد و میگوید که ایرانیان، ظرفهایی از روغن مادها و گوگرد را پر کرده و آنها را آتش زده و به سوی دشمن پرتاب میکنند. پروکوپیوس میگوید که این ماده در روی آب شناور مانده و به محض تماس، کشتیهای دشمن را به آتش میکشیدهاست. در شاهنامه فردوسی واژه قیر به صورت قار به کار رفتهاست.
چو دریای قار است گفتی جهان همه روشناییش گشته نهان یکی خیمه زد بر سر از رود قار سیه شد جهان، چشمها گشت تار
از دورانهای پیشین در دریای پارس ساختمانهایی ساخته بودند که بر فراز آنها آتش افروخته میشد. این ساختمانها عمل برجدریایی و چراغدریایی را برای راهنمایی دریانوردان و همچنین خبررسانی انجام میدادند. فاصله این چراغهای دریایی چنان بوده که با پدید شدن یکی، دیگری نمایان میشدهاست. برجهای دریایی، با آتشی که بر فراز آنها افروخته میشد، به چند دلیل ساخته میشدند. نخست آنکه، با بالا آمدن آب در زمینهای کم عمق این خطر وجود داشته که کشتیها ندانسته به سوی آبهای کم عمق رفته، به شن نشسته و نابود شوند. دوم آنکه، با دیدن نور در تاریکی، کشتیها، در تاریکی شبانگاه و هوای ابری راه و جهت خود را بیابند. سوم اینکه، در صورت یورش دزدان و غارتگران دریایی، به پادگانهای زمینی و رزمناوها خبر داده تا به سرعت جهت مقابله با آنها اقدام کنند. دلیل چهارم این بودهاست که دریابانهای مستقر در این ساختمانها، پدیدههای هواشناختی و دریاشناختی را ثبت میکردهاند. دریانوردان تازهکار ایرانی از این اطلاعات برای رویارویی با رخدادهای هوا و دریا، به ویژه رخدادهای چرخهای و دورهای استفاده میکردند.
در دربار پادشاهان ایرانی، گروهی از دبیران وظیفه داشتند که گزارشهای رسیده از اطراف کشور را کوتاهنوشته کرده به مقامات بالاتر ارائه دهند. در امر دریانوردی و کشتیرانی هم نیاز دریانوردان ایرانی در به همراه داشتن چکیدهای از سفرهای پیشین دیگر دریاپویان در مسیرهای دریایی، باعث گسترش این فن در میان دریانوردان بودهاست.
در تاریخ سلسله پادشاهی یوان در چین مندرج شده که برای تأسیس رصدخانه پکن، به سرپرستی کوئوشوچینگ منجم دربار، تعدادی ابزارهای رصدی از رصدخانه مراغه در ایران خریداری شدهاست. از جمله این ابزارها ذات الحق عضاده (الیداد)، دو لوله رصد صفحهای با ساعتهای مساوی، کره سماوی، کره زمین، تورکتوم(نشان دهنده حرکت استوا نسبت به افق) هستند. چینیان لوله رصد را «وانگ-تونگ» نامیدهاند. به گفته تاریخ سلسله پادشاهی یوان ایرانیان از این اختراع نه تنها برای رصد اجرام آسمانی، بلکه برای مشاهده دوردستها، به ویژه در دریا سود میجستهاند.
در سفرهای دریایی اکتشافی که در زمان هخامنشیان انجام میشد، همواره پزشکانی با کاروانهای دریایی همراه بودند که وظیفه مراقبتهای بهداشتی دریانوردان را بر عهده داشتهاند. در دانشگاه جند شاپور، دوره ساسانیان، هم بخشی به گردآوری اطلاعات در باره بیماریهای دریانوردان و راههای درمان آنها اختصاص داشتهاست. اما نخستین کتابی که در این باره نوشته شد، بخشی از کتاب جامع، فردوس الحکمه، است که توسط علی ابن ربان طبری (تبرستانی)، پزشک ایرانی، گردآوری و تالیف شدهاست. ربان تبرستانی، یک پزشک بود که در طی سفرهای فراوان دریایی خود اطلاعاتی در باره بیماریهای دریانوردان و درمان آنها گردآوری نمود. او یادداشتهای ارزشمند خود را برای پسرش علی به میراث گذاشت. علیبنربان تبری نخستین کتاب جامع در پزشکی را نوشت که بخشی از آن به بیماریهای دریایی و درمان آنها اختصاص داشت. هم او بود که در زمان اقامتش در شهر ری به آموزش پزشکی پرداخت و رازی پزشک نامدار ایرانی و کاشف الکل، شاگرد او بوده و اصول علم طب را از وی فراگرفته بود. ابوعلی سینا هم در بخش پنجم کتاب قانون، بیماریهای کل بدن، فصلی را به بیماریهای دریایی اختصاص دادهاست. علی ابن عباس اهوازی نیز در دانشنامه پزشکی خود در سده چهارم هجری در این زمینه مطالبی را ارائه داشتهاست.
حافظه فلش (به انگلیسی: Flash memory) حافظهٔ غیر فرار ذخیره سازی رایانهای است که میتوان آن را به صورت الکتریکی پاک و دوباره برنامهریزی کرد. این فن آوری عمدتا در کارتهای حافظه و usb استفاده میشود و برای ذخیرهسازی عمومی و انتقال دادهها بین کامپیوترها و دیگر محصولات دیجیتال به کار میرود. این نوع خاصی از EEPROM (حافظه فقط خواندنی پاک شدنی و قابل برنامهریزی به صورت الکتریکی) است که در قطعات بزرگ، پاک و برنامهریزی شدهاست. از آنجا که حافظه فلش غیر فرار است، هیچ نیرویی برای نگه داشتن اطلاعات درون قطعه مورد نیاز نیست. علاوه بر این، این حافظه به ارایه گذاشتن سریع اطلاعات در هر دسترسی (اگر چه به اندازهٔ حافظه فرار دینامیک دسترسی تصادفی (DRAM)، که برای حافظه اصلی در کامپوترها به کار می رود سریع نیست) ولی مقاوم تر از دیسک سخت (Hard disk) در برابر شوک حرکتی می باشد.
نام اصلی: امین
نام خانوادگی اصلی: حیایی
سمت (در بخش های): بازیگران،موسیقی،
......................................
تاریخ تولد: 1349
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: فارغ التحصیل کامپیوتر
بیوگرافی
فارغ التحصیل کامپیوتر.نام اصلی: محمدرضا
نام خانوادگی اصلی: فروتن
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1347:
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: لیسانس روانشناسی بالینی
بیوگرافی
- بازیگری را از سال 1373 آغاز کرد و پس از بازی در سریال "سرنخ" (قسمت
تماشاخانه) یک دوره بازیگری و کارگردانی تئاتر و یک دوره فیلمنامه نویسی
گذراند.
- او با بازی در فیلم "مرسدس" شناخته شد و با بازی در فیلمهای "قرمز"،
"دوزن"،
"متولد ماه مهر"، "زیر پوست شهر" و بخصوص " شب یلدا" Â توانایی هایش را
به
رخ همگان کشید.
- او برای بازی در فیلم "قرمز" در هفدهمین جشنواره فیلم فجر و در فیلم
"شب
یلدا" از پنجمین جشن خانه سینما جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد را به
دست
آورد.
- پس از بازی ماندگارش در فیلم "شب یلدا" نزدیک به چهار سال است که با
وجود
اکران فیلمهایش (آخرین آن "سربازهای جمعه" ) کمتر خبری مربوط به بازی او
می
شنویم!
- او دو فیلم به نمایش در نیامده نیز در کارنامه دارد: "رقص با رویا" و
"بر
باد رفته".
- پس از بازی در چهار فیلم متوالی از مسعود کیمیایی (مرسدس، فریاد،
اعتراض
و سربازهای جمعه) در بیست و پنجمین فیلم مسعود کیمیایی جایی نداشت. او در
کنار بهروز وثوقی، فرامرز قریبیان، فرامرز صدیقی، فریبرز عرب نیا، داریوش
ارجمند، محمدعلی فردین، سعید راد، احمد نجفی، عزت الله انتظامی و بهرام
رادان در نقش قهرمان همیشگی آثار کیمیایی در چهار فیلم ایفای نقش کرد.
نام اصلی: کتایون
نام خانوادگی اصلی: ریاحی
سمت (در بخش های): بازیگران،
......................................
تاریخ تولد: 1340
تاریخ وفات:
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
مدرک تحصیلی: لیسانس ادبیات و مردم شناسی
بیوگرافی
شروع فعالیت سینمایی با فیلم پاییزان (رسول صدرعاملی) در سال 1366.
با نویسندگی برای کودکان شروع کرد و با فیلم خبرچین (مازیار پرتو،
نصرالله
زمردیان) به سینما آمد. اما فیلم در نیمه راه متوقف شد و او برای بازی در
فیلم پاییزان (رسول صدرعاملی) انتخاب شد.
در آن زمان در سینما چندان موفق نبود اما با بازی در مجموعه پدرسالار
(اکبر
خواجویی) توانست خود را مطرح کند و حضور او در مجموعه های روزهای زندگی
(سیروس مقدم) و خصوصا سریال پس از باران از او چهره محبوبی ساخت.
ریاحی موفق شد در مجموعه های پس از باران و شب دهم (حسن فتحی) بازی بسیار
زیبایی ارائه دهد.
او پس از پنج سال دوری از سینما با بازی در شام آخر(فریدون جیرانی)
مهمترین
و زیباترین بازی دوران زندگی خود را به معرض نمایش گذاشت و برای بازی در
همین فیلم کاندیدای جایزه بهترین بازی نقش اول زن از بیستمین جشنواره
فیلم
فجر شد.
این زن حرف نمی زند (احمد امینی) دیگر فیلمی بود که توانایی های کتایون
ریاحی را به رخ همگان می کشید. ریاحی برای بازی در این فیلم هم کاندید
جایزه از هفتمین جشن خانه سینما شد.
برنده جایزه بهترین بازیگر زن از بیست و ششمین جشنواره فیلم قاهره برای
بازی در فیلم شام آخر در سال ١٣٨١
نام اصلی: نیکی
نام خانوادگی اصلی: کریمی
سمت (در بخش های): بازیگران،کارگردانی،
......................................
تاریخ تولد: 1350
محل تولد: تهران
ملیت: ایران
......................................
سایت شخصی:
www.nikikarimi.ws
پست الکترونیک:
info@nikikarimi.ws
......................................
مدرک تحصیلی: دیپلم
بیوگرافی
سازنده فیلم کوتاه مستند داشتن و نداشتن در سال 1380.
شروع فعالیت در زمینه کارگردانی با فیلم یک شب در سال 1383.
مترجم کتاب زندگینامه مارلون براندو.
شروع فعالیت سینمایی با فیلم وسوسه (جمشید حیدری) به عنوان بازیگر در سال
1368.
- فعالیت هنری را با بازی در تئاترهای مدرسه ای آغاز کرد و پس از پایان
تحصیلات با فیلم وسوسه جلوی دوربین رفت.
- اما نخستین حضور جدی اش بازی در فیلم عروس بود.
- در چهل و یکمین جشنواره سن سباستین (اسپانیا، 1992) برای بازی در فیلم
سارا جایزه بهترین بازیگر زن را بطور مشترک دریافت کرد و در همین سال
برای
همین فیلم (باز هم بطور مشترک) از جشنواره سه قاره نانت فرانسه جایزه
گرفت.
- در دوره های مختلف جشنواره فجر برای بازی در فیلمهای عروس، سارا، پری،
روانی و دوزن کاندید بوده است.
- او به خاطر بازی در فیلم دوزن جایزه بهترین بازیگر زن را از جشنواره
تائورمینا (ایتالیا، 1999) دریافت کرد.
- او فیلم کوتاه داشتن و نداشتن را هم کارگردانی کرده است.
- او برای بازی در فیلم نیمه پنهان از بیست و پنجمین جشنواره فیلم قاهره
جایزه بهترین بازیگر را دریافت کرد.
- پس از ده سال نامزدی برای دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر از دوره
های
مختلف جشنواره فیلم فجر، سرانجام در بیست و یکمین جشنواره بین المللی
فیلم
فجر برای بازی در فیلمهای واکنش پنجم و دیوانهای از قفس پرید این جایزه
را
دریافت کرد